کد مطلب:53229 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:173

عدی بن حاتم











معاویه به دربان گفت: او را بیرون بر و عدی بن حاتم را داخل ساز چون داخل شد معاویه گفت: روزگار از یاد علی بن ابی طالب چه به جای گذارده؟ عدی گفت: مگر جز یاد علی چیز دیگری را هم رعایت كرده است؟ معاویه گفت: او را چگونه دوست داری؟ عدی آهی از دل بر كشید و گفت: به خدا سوگند دوستی ام دوستی تازه ای است كه هیچ گاه كهنه نمی شود و در سویدای دلم ریشه كرده و تا روز معاد باقی است، سینه ام سرشار از عشق اوست به طوری كه سراسر اندامم را فرا گرفته و اندیشه ام را اشغال نموده است.

هواداران بنی امیه به معاویه گفتند: ای امیر مؤمنان، عدی پس از جنگ صفین خوار و ذلیل گشته است. عدی گریست و اشعاری گفت كه ترجمه اش این است:

«معاویه پسر هند با من مجادله می كند ولی همراه به هدف خود نمی باید».

«مرا به یاد ابوالحسن علی می اندازد در حالی كه اندوه بزرگی از فراق او به دل دارم».

«من پاسخ سختی برای او دارم، البته پاسخ اندك من برای امثال او كافی است».

«ولید و عمرو گویند: عدی پس از جنگ صفین خوار و ذلیل گشته است».

«گویم: راست می گویید، اركان وجودم شكسته و آنان كه در پناهشان بر دشمن حمله می بردم از من مفارقت جسته اند».

«زودا كه هواداران پسر هند زیان بینند و هواداران پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم سود برند و رستگار گردند».[1] .









    1. امام علی بن ابی طالب علیه السلام، ص860-857.